همکلاسی

سرگرمی مذهبی خبری

همکلاسی

سرگرمی مذهبی خبری

مسافر کشی با چاشنی طمع و هوس

به گزارش رهوا-رضا نصرت پور - پیاده می شوم،مرسی،  فقط همین؟ مرسی؟ خوب ممنون، دیگه چی باید بگم؟ یه شماره ای چیزی؟ بابت چی؟ خوب تا اینجا رسوندمتون الکی که  نبوده، باید یه چیزی به من برسه یا نه؟ مثلا چی؟ ...

در خیابان ها جولان می دهند و در پی طعمه ای برای سوار کردن، شاید برای برخی از جوانان مان چه دختر و چه پسر سوار شدن در اتومبیل های بدون کرایه به امری طبیعی و معمول تبدیل شده باشد، غافل از اینکه در پی این ساده اندیشی آنها خطرهایی نهفته شده است که  در برخی از مواقع رنگ خون به خود می گیرد.

چاشنی طمع و هوس


نفیسه  دختری است که  خود را دانشجوی رشته هنر دانشگاه تهران معرفی می کند، از او می پرسم که شما به عنوان یک دانشجو نظرتان  درباره رفتار بعضی از دختران جوان که بدون هیچ واهمه ای سوار هر اتومبیلی که جلوی پایشان ترمز می کند می شوند  چیست ؟

« منظورتان اتو زدن است؟ (خنده) در بعضی مواقع خوب نمی شود کاری اش کرد، بعضی از ساعتها که خیابان ها خیلی شلوغ است و ماشین گیر نمی آید آدم مجبور است سوار شود، ضمن اینکه کرایه نمی دهی و سریع تر هم  به مقصد می رسی، در راه هم کمی صحبت می کنیم و با افراد متفاوت آشنا می شوی، بالاخره دنیا دنیای ارتباط است و انسانها باید با یکدیگر بده بسطان داشته باشند.»

از تعجب داشتم شاخ در می آوردم که یک دختر جوان به همین سادگی در رابطه با این موضوع اینگونه صحبت می کرد، گفتم یعنی از خطرات احتمالی و عواقب اینکار اطلاع دارید؟

« ای بابا، چه خطری می تواند داشته باشد، چقدر سخت می گیرید شما! من معمولا وسط شهر و مکان های شلوغ  سوار اتوموبیلهای غیر از مسافر کش می شوم، در آخر هم یک مرسی به جای کرایه(خنده)»

در بسیاری از موارد بوده است که از بانوان در چنین شرایطی سوء استفاده هایی شده که زندگی را به نابودی کشانده است، آیا شما واقعا به عنوان یک دانشجو روزنامه ها  و سایت ها را مطالعه نمی کنید؟ در این اجتماع زندگی نمی کنید؟

« می فهمم چه می گویید، اما اگر اینطور به زندگی بخواهید نگاه کنید که نمی شود، من از خانه خارج نشوم که مبادا زمین بخورم و پایم بشکند؟ (استدلال این دانشجوی محترم منو کشته) من همیشه آمادگی رویارویی با تمام اتفاقات را دارم، من انسان قوی هستم و از هیچ چیز نمی ترسم»

خانم محترم دست بالای دست بسیار است، مردان شیطان صفتی وجود دارند که بسیار قوی تر از شما هستند و از خدا هم نمی ترسند، تا حالا شده است که  بعد از رسیدن به مقصد و به قول خودتان پرداخت کرایه (مرسی) راننده به این کرایه قانع نشود و درخواست دیگری از شما داشته باشد؟

« بله خوب، اکثرا می خواهند باز هم همدیگر را ببینیم، شماره می دهند و هزار جور درخواست دیگر»

آن وقت شما چه کار می کنید؟

« شماره را می گیرم و می اندازم دور، آخه اگر نگیرم بعضی هایشان ول کن نیستند»

جالب اینجاست که پدیده اتو زدن فقط منوط به بانوان محترمی که انتظار اتومبیل ایستاده اند نمی شود، در بسیاری از موارد دیده ایم که پسران خوش تیپ و جوان هم در خیابان های پایتخت از تیر رس دختران ماشین سوار پنهان نمی مانند، و باز پسران نیز به دور از هیچ گونه احساس خطری و خوشحال از اینکه چقدر خوش شانس بوده است سوار مرکبی می شود که به نا کجا آباد می رود، راستی اگر از او بپرسیم  با چه منطقی تن به خطری می دهد که ممکن است حتی مرگ را به او هدیه دهد، چه خواهیم شنید؟

 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد