همکلاسی

سرگرمی مذهبی خبری

همکلاسی

سرگرمی مذهبی خبری

زندگی به روایت شعر

تخم مرغی رفته بود اینترویو
تا مگر کوکو شود یا نیمرو

تخم مرغی بود با شور و امید
خواست تا مرغانه ای باشد مفید

فرم استخدام را پر کرده بود
عکس هم همراه خود آورده بود

توی مطبخ از برای شرح حال
پشت هم کردند هی از او سوال:

- کیستی تو، از کدامین لانه ای؟
- بوده ای قبلاً در آشپزخانه ای؟

- کی ز پشت مرغ افتادی برون؟
- توی ماهیتابه بودی تاکنون؟

- تجربه داری و فرزی در عمل
- جای دیگر کار کردی فی المثل؟

- داغ گشتی توی روغن یا کره؟
- حل شدی در شنبلیله یا تره؟

- با نمک فلفل بهم خوردی دقیق؟
- خوب کف کردی شدی کلاً رقیق؟

- پشت و رویت سرخ شد روی اجاق؟
- باد کردی از فشار احتراق؟

تخم مرغ این حرف ها را که شنید
روی وحشت زرده اش هم شد سفید!

ادامه مطلب ...

اینم یه بجه گوسفند چینی

یک گوسفند توله سگ به دنیا آورد
به گزارش روزنامه الرای، کشاورز چینی که صاحب این حیوان است در
این باره گفت: این حیون عجیب پوست پشمی دارد اما دهان، بینی،
چشم، دم و کف پاهایش مانند سگ ها است. رفتار این حیوان شبیه
رفتار توله سگ ها است.
دامپزشکان در این باره گفتند که محال است یک گوسفند سگ بدنیا
بیاورد اما هر روز ده ها فرد کنجکاو به مزرعه کشاورز چینی می
روند تا این حیوان عجیب را از نزدیک ببینند




مهریه‌های عجیب: 10آهوی وحشی تا دوچشم داماد

عروس خانم و آقا داماد هر دو کوهنورد بودند و مهر عروس خانم صعود به 7 قله برتر جهان بود. ظاهرا هم زندگی خوبی دارند و آقا داماد عندالمطالبه مهریه عروس خانم را می‌دهد.

به گزارش برنا اگر سری به راه‌روهای دادگاه‌های خانواده بزنید پر از دختر خانم‌های جوانی است که برای خاتمه دادن به زندگی مشترک‌شان، مسیرشان به سمت دادگاه کج شده است. در میان این خانم‌ها کسانی که مهریه‌های عجیب غریب دارند هم دیده می‌شوند از سفر به ۱۲۰ کشور دنیا و ۱۰ هزار لیتر بنزین تا دست راست و پای چپ داماد،شمش طلا هم وزن عروس و یک کیلو بال مگس و حفظ کردن دیوان حافظ و صدها مهریه عجیب و غریب دیگر.

براساس این گزارش در تماس‌ها و ارتباط هایی که‌ این‌بار با دفاتر ثبت ازدواج در نقاط مختلف تهران داشتیم، در اکثر موارد سر دفتردارها می‌گفتند که مهریه‌های سنگین و عجیب و غریب را خطبه نمی‌خوانند.


در یکی از موارد، یکی از سردفترداران در غرب تهران به برنا گفت: یک مورد ازدواج داشتیم که پسر می‌خواست یک درخت گردو عجیب غریب را در یکی از مناطق خوش آب هوای ایران به نام عروس خانم بزند. البته بجز این درخت مقادیری سکه هم مهریه عروس خانم بود.


سردفترداری در شمال تهران می‌گوید: قبل‌ترها مهریه به میزان سال تولد عروس خانم (شمسی، قمری، میلادی) مد بود ولی الان دیگر مردم کمتر تمایل به این چیزها دارند شاید دلیلش این باشد که خیلی‌ها متوجه شده‌اند که داشتن مهریه سنگین چندان هم افتخار نیست! امسال دو مورد خوب هم داشتیم که مهریه عروس خانم‌ها فقط یک شاخه گل بود.

ادامه مطلب ...

وجه تسمیه نامگذاری محله‌های تهران

دادنا:

* سید خندان
سید خندان نام ایستگاه اتوبوسی در جاده قدیم شمیران بوده است. سیدخندان پیرمردی دانا بوده که پیش گویی‌های او زبانزده مردم در نیم قرن پیش بوده است. دلیل نامگذاری این منطقه نیز احترام به این پیرمرد بوده است.

* فرمانیه

در گذشته املاک زمین‌های این منطقه متعلق به کامران میرزا نایب‌السلطنه بوده است و بعد از مرگ وی به عبدالحسین میرزا فرمانفرما فروخته شده است.

* فرحزاد
این منطقه به دلیل آب و هوای فرح انگیزش به همین نام معروف شده است.

* شهرک غرب
دلیل اینکه این محله به نام شهرک غرب معروف شد ساخت مجتمع‌های مسکونی این منطقه با طراحی و معماری مهندسان آمریکایی و به مانند مجتمع‌های مسکونی آمریکایی بوده و در گذشته نیز محل اسکان بسیاری از خارجی‌ها بوده است.

* آجودانیه
آجودانیه در شرق نیاوران قرار دارد و تا اقدسیه ادامه پیدا می‌کند. آجودانیه متعلق به رضاخان اقبال السلطنه وزیر قورخانه ناصرالدین شاه بوده، او ابتدا آجودان مخصوص شاه بوده است.

* اقدسیه
نام قبلی اقدسیه (تا قبل از 1290 قمری) حصار ملا بوده است. ناصرالدین شاه زمین‌های آنجا را به باغ تبدیل و برای یکی از همسران خود به نام امینه اقدس (اقدس الدوله) کاخی ساخت و به همین دلیل این منطقه به اقدسیه معروف شد.

* جماران
زمین‌های جماران متعلق به سید محمد باقر جمارانی از روحانیان معروف در زمان ناصر الدین شاه بوده است. برخی از اهالی معتقدن

ادامه مطلب ...

عجیب وغریب



 
مرجع خبر: عصرایران


نکاتی در باره شارز باطری موبایل


یک سنتی نادرست در بین مردم ما شایع است و آن اینکه نه یاد می گیرم و نه به روز می شویم. مدتی پیش برای خرید یک دستگاه اپل آیپد به بازار مراجعه کرده بودم و با یک تصور غلط مواجه شدم که مرا بر آن داشت در این مورد توضیحاتی بدهم.
موقع خرید این تبلت پیشرفته که همه فناوریهای روز در آن خلاصه شده است فروشنده تاکید کرد که حتما” 12 ساعت شارژ اولیه را رعایت کنید! باور کنید داشتم شاخ و دم در می آوردم. شما هم اگر ادامه مطلب را بخوانید متوجه می شوید چقدر افکارمان به دلیل به روز نبودن کهنه شده است.
در دنیای باطریها چندین فناوری وجود داشته که هر یک جای خود را به تکنولوژیهای جدید داده اند و منسوخ شده اند. مهمترین نسلهایی که در دنیای وسایل الکترونیکی شایع بوده اند به این شرح است.


الف-باطریهای نیکل کادمیوم

ادامه مطلب ...

سفارش وقیحانه مادر به دختر شوهردارش در فارسی وان

به گزارش عماریون به نقل از جام، شبکه فارسی1 در راستای ترویج فساد در جامعه ایرانی سریالی را تحت عنوان "دارما و گریک" پخش کرد که در قسمتی از آن والدین به فرزندان می‏گویند: این نظریه که رابطه، فقط به دو نفر (زن وشوهر) محدود می شود مستبدانه است و توسط جوامع به ما تحمیل شده است.

آنها در ادامه به دختر شوهردار خود توضیح می دهند که بعضی آدم ها دو نفری (یک زن و یک شوهر) باهم زندگی می کنند ولی برخی دیگر هم در دسته های صمیمی و دوست داشتنی (یعنی چند شوهری) می توانند زندگی کنند!

پدر مادر با کمال بی شرمی به دختر خود می گویند که اگر شوهر داری و مرد دیگری را نیز دوست می داری، درست نیست احساسات خود را نسبت به مرد دوم، در درون خود بریزی بلکه باید با شوهر خود صحبت کنی و امیدوار باشی که او بپذیرد تا مرد دوم وارد زندگی شما شده و سه نفری با هم زندگی کنید.

کاربران فیسبوک مراقب باشن؟

خرابکاران کامپیوتری که فیشرها نیز گروهی از آنها محسوب میشوند ، هر روز با ترفندی تازه و در جاهای مختلف ظاهر میشوند . این روزها که فیسبوک اعضای زیادی دارد ، مکان مناسبی برای این گروه است .

در اقدامی تازه فیشرها با پخش کردن لینکی که ادعا میکند حاوی ویدئویی از باراک اوباما ( رئیس جمهور آمریکا ) میباشد سعی در سرقت اطلاعات کاربری کاربران فیسبوک را دارند . در کنار این لینک ، تصویری بندانگشتی مشابه تصاویر بندانگشتی وبسایت یوتیوب وجود دارد که باعث میشود کاربر به آن اعتماد کرده و روی لینک کلیک کند .

اما پس از کلیک کردن روی لینک شما به وبسایتی ارجاع داده خواهید شد که صفحه لاگینی مشابه صفحه لاگین فیسبوک دارد . کاربران بی دقت ، به این صفحه اعتماد کرده و اطلاعات کاربری خود را دو دستی تقدیم به فیشرها میکنند . پس از آن فیشرها میتوانند با استفاده از نام کاربری شما اقدام به انتشار لینک هایی کنند که حاوی بدافزار است و یا از اطلاعات شخصی شما برای مقاصد مختلفی استفاده کنند .

اینجاست که یک فاجعه بزرگ ممکن است رخ دهد . چه فاجعه بزرگی ؟؟؟

وقتی فیشرها با استفاده از نام کاربری شما اقدام به انتشار لینک های مخرب حاوی بدافزار کنند ، این لینک ها در معرض دید دیگر دوستان شما در فیسبوک نیز قرار میگیرد . دوستانتان به دلیل اعتمادی که به شما دارند ، این لینک ها را باز کرده و ممکن است مانند کاربران بی دقتی که گفته شد ، اطلاعات خود را به فیشرها بدهند . کاری که فیشرها با استفاده از نام کاربری شما کرده اند ، با استفاده از نام کاربری دوستانتان نیز میکنند . حالا خودتان به این طیف شیوع لینک های مخرب توجه کنید . ابتدا خودتان ، سپس دوستانتان و بعد از آن دوستان دوستانتان الی آخر ……

حالا فکر کنم متوجه شده اید که اشتباه یک نفر میتواند چگونه باعث بروز یک فاجعه بزرگ شود .

پیشگیری بهتر از درمان است ! قبل از اینکه اطلاعات کاربری خود را در هر سایتی وارد کنید ، نگاهی به آدرس بار مرورگرتان بیندازید تا ببنید که آیا این وبسایت اصلیست یا نه ؟؟؟

اگر احتمال این را میدهید که اخیرا با چنین حالتی روبرو شده اید و اطلاعات کاربری خود را لو داده اید ، به شما پیشنهاد میکنیم که همین حالا کلمه عبور خود را عوض کنید و با استفاده از یک آنتی ویروس آپدیت شده ، سیستم خود را به صورت کامل اسکن کنید .

منبع : بلاگ امنیتی شرکت سوفوس

 

تله ای برای تقدیر

موش ازشکاف دیوار سرک کشید تا ببیند این همه سروصدا برای چیست . مرد مزرعه دار تازه از شهر رسیده بود و بسته ای با خود آورده بود و زنش با خوشحالی مشغول باز کردن بسته بود .
موش لب هایش را لیسید و با خود گفت :« کاش یک غذای حسابی باشد .»
اما همین که بسته را باز کردند ، از ترس تمام بدنش به لرزه افتاد ؛ چون صاحب مزرعه یک تله موش خریده بود .
موش با سرعت به مزرعه برگشت تا این خبر جدید را به همه ی حیوانات بدهد . او به هرکسی که می رسید ، می گفت :« توی مزرعه یک تله موش آورده اند، صاحب مزرعه یک تله موش خریده است . . . »
مرغ با شنیدن این خبر بال هایش را تکان داد و گفت : « آقای موش ، برایت متأسفم . از این به بعد خیلی باید مواظب خودت باشی ، به هر حال من کاری به تله موش ندارم ، تله موش هم ربطی به من ندارد .»
میش وقتی خبر تله موش را شنید ، صدای بلند سرداد و گفت : «آقای موش من فقط می توانم دعایت کنم که توی تله نیفتی ، چون خودت خوب می دانی که تله موش به من ربطی ندارد. مطمئن باش که دعای من پشت و پناه تو خواهد بود .»
موش که از حیوانات مزرعه انتظار همدردی داشت ، به سراغ گاو رفت . اما گاو هم با شنیدن خبر ، سری تکان داد و گفت : « من که تا حالا ندیده ام یک گاوی توی تله موش بیفتد.!» او این را گفت و زیر لب خنده ای کرد ودوباره مشغول چرید شد .
سرانجام ، موش ناامید از همه جا به سوراخ خودش برگشت و در این فکر بود که اگر روزی در تله موش بیفتد ، چه می شود؟
در نیمه های همان شب ، صدای شدید به هم خوردن چیزی در خانه پیچید . زن مزرعه دار بلافاصله بلند شد و به سوی انباری رفت تا موش را که در تله افتاده بود ، ببیند .
او در تاریکی متوجه نشد که آنچه در تله موش تقلا می کرده ، موش نبود ، بلکه یک مار خطرناکی بود که دمش در تله گیر کرده بود . همین که زن به تله موش نزدیک شد ، مار پایش را نیش زد و صدای جیغ و فریادش به هوا بلند شد. صاحب مزرعه با شنیدن صدای جیغ از خواب پرید و به طرف صدا رفت ، وقتی زنش را در این حال دید او را فوراً به بیمارستان رساند. بعد از چند روز ، حال وی بهتر شد. اما روزی که به خانه برگشت ، هنوز تب داشت . زن همسایه که به عیادت بیمار آمده بود ، گفت :« برای تقویت بیمار و قطع شدن تب او هیچ غذایی مثل سوپ مرغ نیست .»
مرد مزرعه دار که زنش را خیلی دوست داشت فوراً به سراغ مرغ رفت و ساعتی بعد بوی خوش سوپ مرغ در خانه پیچید .
اما هرچه صبر کردند ، تب بیمار قطع نشد. بستگان او شب و روز به خانه آن ها رفت و آمد می کردند تا جویای سلامتی او شوند. برای همین مرد مزرعه دار مجبور شد ، میش را هم قربانی کند تا باگوشت آن برای میهمانان عزیزش غذا بپزد .
روزها می گذشت و حال زن مزرعه دار هر روز بدتر می شد . تا این که یک روز صبح ، در حالی که از درد به خود می پیچید ، از دنیا رفت و خبر مردن او خیلی زود در روستا پیچید. افراد زیادی در مراسم خاک سپاری او شرکت کردند. بنابراین ، مرد مزرعه دار مجبور شد ، از گاوش هم بگذرد و غذای مفصلی برای میهمانان دور و نزدیک تدارک ببیند .
حالا ، موش به تنهایی در مزرعه می گردید و به حیوانان زبان بسته ای فکر می کرد که کاری به کار تله موش نداشتند !

حکایت مشکلات

کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب
افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.

 

پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم
گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث
عذابش نشود.

مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش
را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می
کرد روی خاک ها بایستد.

روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ
هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت
کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد …


نتیجه اخلاقی : مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره
دو انتخاب داریم: اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و
دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود
 

مزایای جویدن آدامس :

چند توصیه مهم برای آدامس جویدن
جویدن آدامس راهی مناسب برای رفع بوی بد دهان است. ضمن اینکه به واسطه افزایش ترشح بزاق، موجب شست و شوی دهان می شود و به همین دلیل نقش مؤثری در کاهش پوسیدگی دندان ها دارد.

از سوی دیگر ۱۰ دقیقه جویدن آدامس، بعد از صرف وعده های غذایی، به هضم بهتر آن کمک می کند.

اما چه کسانی “باید” آدامس بجوند:
کاهش ترشح بزاق و خشکی یکی از عوارض جانبی مصرف بسیاری از داروها؛ مانند داروهای ضد فشار خون یا بیماری ها؛مانند دیابت یا درمان های پزشکی؛ مانند رادیوتراپی است. خشکی دهان در این افراد زمینه را برای بروز پوسیدگی های گسترده در سطح تمامی دندان ها فراهم می کند. اما جویدن آدامس می تواند موجب تحریک ترشح بزاق و کاهش خطر پوسیدگی دندان در این افراد شود. ولی جویدن مداوم آدامس هم برای کاهش خطر پوسیدگی کفایت نمی کند و این افراد ملزم به رعایت دقیق بهداشت دهان و دندان و مراجعه دائم به دندانپزشک هستند.

جویدن آدامس بدون قند (SUGAR FREE) ، با افزایش ترشح بزاق، موجب شست و شوی دهان می شود و به همین دلیل نقش مؤثری در کاهش پوسیدگی دندان ها دارد.
با وجود مزایایی که برای جویدن آدامس برشمردیم، عده ای از شما را باید از انجام این عمل منع کنیم .

افرادی که نباید آدامس بجوند :

ادامه مطلب ...

فضیلت زمین

خداوند به جبرئیل فرمود:”به کهکشان برو و مشتی خاک بر گیر و بیا؛میخواهم آدم رابیافرینم.”جبرئیل رفت و همه کهکشان را گشت؛اما خاکی پیدا نکرد.هیچ کس به او خاک نداد.نه ناهید که عروس آسمان بود و نه بهرام؛جنگاور چرخ؛ نه عطارد که منشی افلاک بود و نه مشتری. نه کرسی فلکی.و نه کیوان مرزبان دیر هفتمین.هیچ یک به جبرئیل کمک نکردند.جبرئیل دست خالی و شرمنده نزد خدا برگشت.خدا گفت:”به زمین برو که در این کهکشان او از همه بخشنده تر است.”

جبرئیل نزد زمین آمد .زمین به او گفت:”هر قدر خاک که می خواهی بردار.من این افریده را دوست خواهم داشت.آفریده ای که نامش آدم است.”
جبرئیل مشت مشت خاک بر گرفت و نزد خدا برد.و هر مشتی ادمی شد.
خدا گفت:”درود بر زمین که زمین؛مادر آدم است.”

و اینگونه بود که هر آدمی افریده شد؛نزد مادرش؛زمین بازگشت.و زمین آبش داد. زمین نانش داد.زمین پناهش داد.زمین همه چیزش داد.و ان هنگام که آدمی روحش را به خدا می دادجز مادرش زمین هیچ کس او را نمی خواست.
زمین مادر است و مادر عاشق؛زمین مادر است و مادر مهربان.زمین مادر است ومادرشکیباست.
زمین مادر است و مادر گاه بی قرار نیز می شود.چندان که کودکش را نیز می ازارد.
خدایا!ما را ببخش و بیامرز.و به مادرمان زمین آرام و قرار بده تا هرگز دیگر کودکش را انگونه نیازارد.