احادیث وارد شده از ائمه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) فرق ازدواج موقت با زنا فرق ازدواج موقت با زنا امام علی (ع) : اگر عمر ازدواج موقت را حرام نکرده بود ، جز بدبخت ترین انسانها کسی دست به زنا نمی زد پیامبر اعظم (ص) می فرمایند : ای جوان ازدواج کن و زنا مکن ، زیرا زنا ایمان را از قلب تو بیرون می برد . [/color] آیا فرق ازدواج موقت با زنا ، فقط خواندن صیغه عقد است ؟ خیر ، بعضی از فرق های ازدواج موقت با زنا : ۱ – در ازدواج موقت رضایت زن شرط اصلی است اما می توان زنی را مجبور به زنا کرد . ۲ – در ازدواج موقت امکان آمیزش جنسی دسته جمعی نیست ، اما در زنا هر تعداد پسر می توانند با یک دختر آمیزش کنند و بر عکس . ۳ – در ازدواج موقت اگر فرزندی متولد شود حلال زاده است در صورتی که در زنا اگر فرزندی به دنیا بیاید حرام زاده است. ۴ – در ازدواج موقت پس از پایان زمان مقرر زن و مرد به هم نا محرم می شوند اما در زنا زن و مرد می توانند تا ابد به هم محرم باشند. ۵ – در ازدواج موقت مهریه باید پرداخته شود اما در زنا مرد می تواند بدون پرداخت مهریه به کار خود مشغول شود . ۶ – در ازدواج موقت در صورتی که نزدیکی صورت بگیرد ، پس از تمام شدن مدت ، زن باید چهل و پنج روز و یا به اندازه دو حیض کامل ، عده نگه دارد ( از ازدواج با مردان دیگر پرهیز نماید ) اما در زنا زن پس از اتمام نزدیکی می تواند با مرد دیگری نزدیکی کند . ۷ – در ازدواج موقت ، صیغه ی عقد بین زن و مرد خوانده می شود ، که نشاندهنده تسلیم بودن آنها در برابر خداوند است ، اما در زنا عشوه گری و چشم چرانی مقدمه کار است . ۸ – در ازدواج موقت دختران باکره زیر ۹ سال ( نابالغ ) و دختران باکره دیوانه ، نیاز به اجازه پدر یا جد پدری است ، اما در زنا دختران دیوانه و نابالغ به راحتی راضی به همبستری مخفیانه می شوند . 9 – ازدواج موقت در بعضی از موارد ، زمینه ازدواج دائم می شود ، اما یک مرد هیچ گاه حاضر نیست با زنی که زنا کرده است ، پیمان وفاداری ببندد و بر عکس . ۱۰ – کسی که ازدواج موقت می کند ، هم ثواب می کند و هم خود را از گناه نجات می دهد ، اما کسی که زنا می کند ، زشتی گناه از چشم او می افتد و نفس او برای پذیرش گناهان دیگر نیز آماده می شود __________________ | |
عید قربان گرچه آیین خلیل آزر است ملت اسلام را امروز زیب و زیور است
حبّذا عیدى که سرخ از خون قربانى او گونه اسلام و روى ملت پیغمبر است
حبّذا روزى که ابراهیم را در کوى دوست ذبح اسماعیل از یک گوسفند آسانتر است
حاجیان از جان چنان بوسند آن سنگ سیاه خانه حق را که گویى خال روى دلبر است
سالى ار یک حج بود مر حاجیان را در حجاز در خراسان خلق را هر روزه حجّ اکبر است
خانه حق را اگر خواهى بپو راه حجاز ور بخواهى صاحب آن خانه در این کشور است
اندرین عیدى که ملت را همه فرّ و بها از نو آیین سنّت پاک خلیل آزر است
سعى تو مشکور باد و حجّ تو مبرور باد در حریمى کز شرافت کعبه را تاج سر است
روزعرفه از اعیاد عظیمه است اگر چه به اسم عید نامیده نشده است. آن روز، روزی است که خداوند بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود فراخوانده و جود و احسان خود را برای ایشان گسترانیده و شیطان در این روز خوار و حقیرتر از دیگر اوقات خواهد بود.
روایت شده که در روزعرفه ای امام سجاد علیه السلام صدای سائلی را شنید که از مردم کمک می خواست. امام به او فرمود: وای بر تو آیا در چنین روزی از غیر خدا سوال می کنی؟ حال آن که در این روز فضل خدا حتی شامل بچه های به دنیا نیامده نیز می شود. برای این روز اعمالی ذکر کرده اند:
1- غسل.
2- زیارت امام حسین علیه السلام که برابر هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد می باشد. اگر کسی توفیق یابد که در این روز به حرم امام تشرف پیدا نماید ثوابش کمتر از کسی که در عرفات باشد نیست.
3- بعد از نماز عصر پیش از خواندن دعای روز عرفه، در زیر آسمان دو رکعت نماز به جای آورده و نزد خداوند به گناهان خود اعتراف نماید. دررکعت اول بعد از حمد، توحید و در رکعت دوم بعد از حمد سوره کافرون بخواند.
4- روزه این روز برای کسی که ضعف پیدا نکند و روزه اش مانع از انجام اعمال نشود مستحب است.
5- تسبیحاتی که در اعمال شب عرفه ذکر شد، خوانده شود. و پس از آن ذکر " سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر" صد مرتبه،
سوره توحید صد مرتبه،
آیة الکرسی صد مرتبه
و صلوات صد مرتبه گفته شود
و پس از آن اذکار "لا اله الا الله وحده لا شریک له
له الملک وله الحمد
یحیی و یمیت و یمیت و یحیی
و هو حی لا یموت بیده الخیر
و هو علی کل شی قدیر،
استغفرالله الذی لا اله الا هوالحی القیوم
و اتوب الیه ،
یا الله، یا رحمن، یا رحیم،
یا بدیع السموات و الارض
یا ذالجلال و الاکرام ،
یا حی یا قیوم،
یا حنان یا منان،
یا لا اله الا انت، امین" ،
هر کدام ده مرتبه گفته شود و بعد از آن دعایاللهم انی اسئلک یا من هو اقرب الی من حبل الورید
یا من یحول بین المرء و قلبه
یا من هو باالمنظر الأعلی و بالافق المبین
یا من هوالرحمن علی العرش استوی
یا من لیس کمثله شی و هو السمیع البصیر ا
سئلک ان تصلی علی محمد و ال محمد
را بخوان و حاجت خود را از خداوند طلب نما.
6- صلواتی از امام صادق علیه السلام روایت شده که باعث سرور اهل بیت علیهم السلام می شود. "اللهم یا اجود من اعطی...
7- خواندن دعا "ام داود" که در اعمال نیمه رجب ذکر گردیده است.
8- تسبیح زیر گفته شود که ثواب آن قابل شمارش نیست.
سبحان الله قبل کل احد و سبحان الله بعد کل احد...
9- خواندن دعایی که امام حسین علیه السلام در روز عرفه در عرفات خواندند.
"الحمدلله الذی لیس لقضائه دافع ولا لعطائه مانع...
10- خواندن زیارت جامعه کبیره نیز در این روز سفارش شده است.
عدد چهل در میان اعداد از قداست خاصی برخوردار است و در موارد بی شماری در احادیث اهل بیت(ع) بر آن تکیه شده است. در ادامه به چند نمونه آن اشاره می کنیم.
برخى پدیدههاى این جهان از راه اسباب و عللى تحقّق مىیابند که با آزمایشهاى گوناگون مىتوان آنها را شناخت؛ مانند: بیشتر پدیدههاى فیزیکى، شیمیایى، زیستى و روانى. امّا برخى کارها را نمىتوان با اسباب و علل یا آزمایشهاى حسى شناخت؛ زیرا امورى غیر عادّى در پدید آمدن این گونه کارها مؤثر است؛ مانند: کارهاى شگفت انگیزى که مرتاضان انجام مىدهند که متخصصان علوم مختلف گواهى مىدهند این کارها براساس قوانین علوم تجربى تحقّق نمىیابند و آنها را امور خارقالعاده مىنامند. این امور، دو قسمند: یکى، آنهایى که هر چند اسباب و علل عادى ندارند، اما اسباب غیر عادى آنها کم و بیش در اختیار بشر قرار مىگیرد؛ یعنى مىتوان با آموزش و تمرینهاى ویژهاى به آنها دست یافت؛ مانند: کارهاى مرتاضان. دیگر، کارهاى خارق العادى است که فقط به اذن خاص خداوند تحقق مىیابند. [
ادامه مطلب ...عبد الله النجدی: فوتبال حرام است مگر با این شروط و ضوابط.
سوال: ...جوانانی که چیزی از تقوا نمی دانند و به وقتشان اهمیتی نمی دهند و می گویند می خواهیم فوتبال بازی کنیم، می پرسند شروط و ضوابط بازی فوتبال چیست تا ما در ورطه تشبّه به کفار و طاغوتیان و دشمنان دین مثل آمریکا و روسیه و.. نیفتیم.
جواب: به آنها می گوییم اگر اصرار دارید بازی کنید و وقت خود را بگذرانید، باید شروط و ضوابط ذیل را رعایت کنید:
اول: خطوطی چهار طرف دور زمین نباشد؛ زیرا این خطوط ساخته کفار و قانون بین المللی فوتبال است![
دوم: کلماتی که کفار و مشرکان به عنوان قانون بین المللی فوتبال وضع کرده اند، مانند گل و اوت و پنالتی و کرنر و ...، گفته نشود زیرا گفتن این کلمات حرام است و هر کس که اینها را بگوید تنبیه و باید از بازی اخراج شود و باید به او گفته شود که به کفار و مشرکین شبیه شده ای...
سوم: هر کس از شما که در اثناء بازی افتاد و دست یا پایش شکست، یا دستش به توپ خورد بازی به خاطر او نباید متوقف شود و به کسی که او را انداخته کارت زرد یا قرمز داده نشود، بلکه به هنگام شکسته شدن یا ضربه دیدن باید به قاضی شرع مراجعه شود تا آن بازیکن حق شرعی خود را همانطور که در قرآن است بگیرد و شما باید شهادت دهید که فلانی عمداً دست یا پای او را شکست...
چهارم: نباید در تعداد بازیکنان با کفار و یهود و نصارا و خصوصاً امریکای خبیث تبعیت کنید، به این معنا که نباید با یازده نفر بازی کنید، بلکه باید بر این تعداد اضافه یا کم کنید.
پنجم: باید با لباس خواب یا غیره خودتان و بدون شورت ها و پیراهن های رنگارنگ و شماره دار بازی کنید، زیرا این لباسها لباس اسلامی نیست، بلکه لباس کفار و غرب است.
ششم: هر کدام از شما که این شروط و ضوابط را رعایت کرد باید قصدش از بازی فوتبال تقویت بدنی برای جهاد فی سبیل الله و آمادگی برای زمانی باشد که به جهاد فراخوانده شود، نه گذراندن وقت و عمر و شادی از پیروزی ظنّ.
هفتم: نباید زمان بازی را 45 دقیقه قرار دهید، شما باید با کفار و فاسقان مخالفت کنید و در هیچ چیز مشابه آنان نباشید.
هشتم: نباید در دو نیمه 45 دقیقه ای بازی کنید، بلکه در یک یا سه نیمه بازی کنید تا مخالفت شما با کفار محقق شود.
نهم: هنگامی که یکی از دو تیم بر دیگری غلبه نکرد (تساوی بازی) و آنطور که شما می گویید توپ به دروازه ای وارد نشد، نباید برای بازی وقت اضافی یا پنالتی در نظر بگیرید (تا یکی پیروز شود)، بلکه بلافاصله بازی را تمام کنید، زیرا بازی به این طریق عین اجرای قوانین بین المللی فوتبال است!
دهم: در بازی فوتبال شخصی را به عنوان داور انتخاب نکنید، زیرا بعد از لغو قوانین بین المللی همچون گل و اوت و پنالتی و کرنر و... وجود او دلیلی ندارد! بلکه بودن او تشبّه به کفار و یهود و نصار و اطاعت از قوانین بین المللی است.
یازدهم: نباید در اثناء بازی، گروهی از جوانان جمع شوند و شما را تماشا کنند، چون قصد شما ورزش و تقویت بدنی است پس دلیلی ندارد آنها شما را نگاه کنند! هر چند که بگویید آنها باعث تشویق شما در تقویت بدنی و آمادگی برای جهاد هستند، به آنها بگویید بروید دنبال منکرات خودتان در بازارها و روزنامه ها و بگذارید ما بدنمان را قوی کنیم!!!
دوازدهم: هر کسی که گل بزند و سپس بدود تا بقیه او را دنبال کنند و بغل نمایند، (همانطور که در آمریکا و فرانسه بازیکنان انجام می دهند) باید به صورتش تف انداخت و تنبیه کرد!!! زیرا ورزش بدنی شما چه ارتباطی به شادی و بغل کردن و بوسیدن دارد!
سیزدهم: دروازه باید به جای دو تیرک، سه تیرک داشته باشد، تا مشابه کفار نباشد تا مخالفت شما با قانون بین المللی طاغوتی سازمان فوتبال محقق شود.
چهاردهم: هنگامی که بازیکنی مصدوم شد، نباید بازیکن دیگری را جایگزین او کرد، زیرا این روش، ساخته کفار و مشرکین در آمریکا و ... است.
اینها بعضی از شروط و ضوابطی است که مانع تشبّه به کفّار و مشرکین در بازی فوتبال می گردد... من به اجرای این شروط و ضوابط و سپس پرداختن به فوتبال دعوت نمی کنم، بلکه اینها در واقع برای کسی است که توان انجام ورزش های شرعی را ندارد و برای مؤمن صادق، ادلّه نقلی و عقلی مبنی بر تشبّه فوتبال به کفّار کافی است، زیرا انجام بازی فوتبال بغض انسان را نسبت به کفّار متزلزل می سازد، ولی جوانان این امر را شادی و بازی می پندارند (و تحسبونه هیناً و هو عند الله عظیم...).
به قلم: عبد الله النجدی[/SIZE]
رابطه عقل و گفتار
اذا تَمَّ العَقلُ نَقصَ الکلامُ
انسان، هر اندازه که عقل و شعورش بیشتر شود و به سوی کمال برود، به همان نسبت، کمتر حرف میزند و در عوض بیشتر فکر میکند.
کسانی که زیاد حرف میزنند و جلوی زبان خود را نمیگیرند، عقلشان کم و فکرشان کوتاه است. به همین دلیل، هنگام سخن گفتن، درباره آنچه میگویند، فکر نمی کنند، و هر چه به زبانشان آید، بدون فکر و اندیشه، بیان میکنند.
اما بر عکس، افراد عاقل، تا زمانی که موضوعی را خوب بررسی نکرده اند، و درباره خوب و بد آن نیندیشیده اند، سخنی بر زبان نمی آورند. به همین دلیل، شخص عاقل، کمتر حرف میزند، چون مقداری از وقت خود را، به فکر کردن درباره گفتاری که میخواهد بر زبان آورد، میگذراند.
حضرت علی علیه السلام، در جمله دیگری میفرماید: «زبان عاقل، در پشت عقل او قرار دارد».
یعنی: شخص عاقل، عقل خود را پیش از زبانش به کار میاندازد. در هر کاری، اول فکر میکند، عقل و شعور خود را به کار میگیرد، و هنگامی که به درستی سخن خود مطمئن شد، زبان به گفتار میگشاید. در حالیکه شخص نادان، پیش از آنکه فکر خود را بکار اندازد، شروع به حرف زدن میکند، و چه بسا که با سخنان بیمعنی و حساب نشده اش، هم خود و هم دیگران را بزحمت و ناراحتی دچار میسازد.
خوب است اکنون که این حدیث را باهم خواندیم، کمی بیندیشیم آیا دچار این بیماری هستیم یا نه و بعد تصمیم بگیریم که بعد از این حرفهایمان را کمی دیرتر بزنیم تا فرصت اندیشیدن داشته باشیم
منبع: تبیان
یکى از مسائل مهم در مورد دعا رعایت آداب دعا از جمله زمان دعا است ، اولیاء خدا مترصد اوقات بودند و بهترین زمان ها را براى دعا انتخاب مینمودند.
حضرت فاطمه (س) میفرماید: از پیامبر (ص) شنیدم : در روز جمعه ساعتى است که هیچ مسلمانى مراقب آن نبوده که حاجت خیرى از خداى عزوجل بخواهد مگر آنکه حاجت او را برآورده ساخته است.
فاطمه (س) میگوید : عرض کردم یا رسولاللَّه آن چه ساعتى است؟ فرمود: آن هنگامى است که نصف قرص خورشید در موقع غروب پنهان شود.
پس از آن فاطمه به غلام خود فرمود: بر فراز بام برو و چون دیدى نصف قرص خورشید در هنگام غروب پنهان شد به من خبر ده تا دعا کنم.
noorportal.net